
تکنولوژی,هوش مصنوعی,علم داده
هوش مصنوعی مولد (Generative AI) دیگر یک ابزار فانتزی نیست، یک «همکار استراتژیک» است که در حال بازتعریف کامل چرخه عمر بازاریابی، از ایدهپردازی تا شخصیسازی در مقیاس انبوه است. این مقاله به بررسی کاربردها، چالشهای اخلاقی و مدلهای عملیاتی پیادهسازی این فناوری انقلابی میپردازد.

تکنولوژی,هوش مصنوعی
متاورس و فناوریهای واقعیت ترکیبی (XR) تنها یک پلتفرم جدید نیستند، بلکه یک پارادایم کاملاً جدید برای تعامل هستند. آنها به محققان بازاریابی این قدرت را میدهند که نه تنها به گفتههای مصرفکننده گوش دهند، بلکه در دنیای او «حضور» داشته و رفتارهایش را در محیطی غنی و immersible مشاهده کنند. این مقاله، ژرفترین کاربردها و پیچیدهترین چالشهای این frontier جدید را واکاوی میکند.

تکنولوژی,هوش مصنوعی,علم داده
در عصر حاضر، جدیدترین دادهها نفت هستند و هوش مصنوعی پالایشگاهی است که این نفت خام را به بنزین تصمیمگیری تبدیل میکند. این مقاله به بررسی نقش هوش مصنوعی و دادهکاوی در تحلیل پیشرفته دادهها برای پیشبینی روندها و تصمیمگیریهای استراتژیک میپردازد.

تکنولوژی,بازاریابی دیجیتال,سبک زندگی
نسل Z و آلفا تنها جوان نیستند؛ آنها ساکنان بومی دنیای دیجیتال با ارزشها، انتظارات و رفتارهای مصرفی کاملاً منحصر به فردی هستند. درک آنها نیازمند کنار گذاشتن روشهای سنتی تحقیقات بازاریابی و اتخاذ رویکردی جدید است. این مقاله به بررسی عمیق رفتارهای این نسلها و ارائه راهکارهای تحقیقاتی برای شناسایی آنها میپردازد

تکنولوژی,کسب و کار
تورم و رکود، تنها شاخصهای اقتصادی نیستند؛ آنها روانشناسی جمعی را تغییر میدهند. در این شرایط، مصرفکننده به موجودی کاملاً متفاوت تبدیل میشود که ارزش، کارایی و اصالت را با ذرهبینی جدید میسنجد. این مقاله، نقشه راه درک این تغییرات و تطبیق استراتژیهای بازاریابی و تحقیقاتی برای نه تنها بقا، بلکه رشد در این دوران پرچالش است.

تکنولوژی,هوش مصنوعی,استارتاپ
بازاریابی عصبی، با استفاده از علوم اعصاب، به کشفِ دلایل پنهان و غیرکلامی تصمیمات مصرفکننده میپردازد. این حوزه، پلی بین واکنشهای فیزیولوژیک ناخودآگاه و رفتار خرید آگاهانه ایجاد میکند. در این مقاله، به بررسی مکانیسمهای عصبی "اعتبار"، "اعتماد" و "تصمیمگیری" و کاربردهای عملی آنها در استراتژیهای بازاریابی میپردازیم.

تکنولوژی,تجارت الکترونیک
تغییرات آبوهوایی و بحرانهای زیستمحیطی، مصرفکنندگان را به بازیگران فعالی در تقاضا برای مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتها تبدیل کرده است. این مقاله به بررسی عمیق تمایل مشتریان به برندهای دوستدار محیط زیست، چالشهای «GreenWashing» و راهکارهای اجرایی برای ایجاد پایداری اصیل در کسبوکارها میپردازد.